آموزشی مذهبی
|
||
یک شنبه 14 دی 1393برچسب:, :: 9:26 :: نويسنده : حمید امامی راد
در این که معلم علاوه بر حفظ نظم کلاس باید به رشد مهارتهای اجتماعی و عاطفی در کودکان نیز توجه کند شکی نیست. کودک گوشه گیر و بی فعالیت نیز، مانند کودک طغیانگر، پرخاشگر و مشکل آفرین به کمک احتیاج دارد. یک معلم مهربان بهتر از عهده این کار بر میآید؛ در واقع معلمی فقط شغل تدریس نیست، در کنار تدریس عوامل دیگری هم وجود دارند که یک کودک یا نوجوان به آنها احتیاج دارد.
ممکن است همگان فکر کنند دانش آموز شلوغ و سر به هوا را فقط یک معلم خشن و سخت گیر میتواند آرام کند؛ حتی بسیاری تصور میکنند کودکان گستاخ در کنار معلمان دلسوز گستاختر میشوند و این معلم سخت گیر است که بعد از چند بار تنبیه، کودک را به درس خواندن وا میدارد. اما آیا چنین رفتاری به رشد اخلاق و هیجان او توجه دارد؟ البته با توجه به این نکته که تنبیه موجب خاموشی پاسخ نمیشود، بلکه صرفاً آن را به طور موقت متوقف میکند.
پس تعجب آور نیست که آموزشگران تنبیه را به منزله فنی برای کنترل نمیپذیرند تا کنترل کلاس و مسائل انضباطی همچنان یکی از مشکلات عمده بسیاری از معلمان بماند. یک معلم دلسوز و با حوصله ابتدا دلیل رفتارهای گستاخانه شاگردش را باز میشناسد، با وی درباره این رفتارها صحبت میکند، از او میخواهد چنین اعمالی را انجام ندهد و با این روش مشکل را حل میکند.
مدیریت و انضباط
![]() اصطلاح انضباط را معلمان و مدیران فراوانی مورد استفاده قرار میدهند. آنان همه تلاششان را انجام میدهند تا دانش آموزانی که در مدرسه مشغول به تحصیل هستند شاگردان منضبطی باشند. با این وصف مناسبتر آنست به جای این که بخواهیم معلمان در دانش آموزان انضباط ایجاد کنند آنها را تشویق کنیم تا به مدیریت کلاس بپردازند؛ اینگونه از سختگیری جلوگیری میشود.
گرچه دو اصطلاح ایجاد انضباط و مدیریت کلاس اغلب مترادف دانسته میشود اما میان آنها تفاوت مهمی است. مدیریت کلاس به تنظیم فعالیتهای کلاس برای تسهیل تدریس و یادگیری اشاره میکند. انضباط یعنی اعمالی که معلم برای پیشگیری رفتارهای مخل در تدریس که از سمت دانش آموزان است انجام میدهد. حتی ممکن است در بیشتر موارد مدیریت کلاس و نظم دادن به آن همزمان انجام گیرد.
مدیریت و انضباط دقیقاً همان چیزی است که معلم مهربان را از معلم سخت گیر جدا میکند. معلمی که داد زدن، خشک و خشن بودن را در کلاس لازم میداند، معتقد است دانش آموزان باید اینگونه درس بخوانند و نتیجه بگیرند. درنتیجه بسیاری از شاگردان فقط از روی ترس به آنها توجه دارند و اکثر مواقع دروس را طوطیوار حفظ میکنند تا تنبیه نشوند و به زودی مطالب را از یاد میبرند. حال تصور کنید معلمی را که هنگام تدریس از فهم مطالب توسط شاگرد مطمئن میشود و دانش آموز بدون هیچ ترسی، توجیه نشدنش را به معلم خود اعلام میدارد، در کلاس حق حرف زدن و اظهار نظر دارد، بازیگوشیهایش را به موقع تخلیه میکند، با شعر و داستان مطلب را تا ابد در ذهن میسپارد و نتایج خوبی میگیرد. آیا این همان چیزی نیست که مدارس و دانش آموزان ما به آن احتیاج دارند؟
معلمان بدانند
با بچههای دانای امروز نباید جنگید و با آنان دستوری حرف زد، بلکه باید شانه به شانهشان ایستاد و در عین حال که فاصله منطقی میان معلم و شاگردی حفظ میشود باید مهارتهای لازم را جهت برقراری رابطهای دوسویه، سالم و سازنده با دانش آموزان آموخت. اخذ: تبیان
نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب پيوندها
![]() نويسندگان |
||
![]() |